خرمن کردن

لغت نامه دهخدا

خرمن کردن. [ خ ِ / خ َ م َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) ایجاد خرمن کردن. دسته های گندم را کنار هم چیدن و آماده برای خرمن کردن. || تل کردن. توده کردن. کپه کردن. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - انباشتن توده کردن . ۲ - توده کردن غله که هنوز آنرا نکوفته و از کاه جدا نکرده باشند .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم