لغت نامه دهخدا
از جقه و دربندی و تشریف سقرلاط
خاصی به جهان فرق توان کرد ز عامی.نظام قاری.رجوع به بلادالخاضعین شود.
- بته جقه ؛ بته جغه. نقش سرو سرافکنده که نشان راستی و فروتنی ایرانیان است. ( یادداشت مؤلف ) رجوع به جغه شود.
- جقه چوبی . رجوع به جغه چوبی شود.
جقه. [ ج ِق ْ ق َ ] ( ع ص ) ناقه کهن سال. ( منتهی الارب ) الناقة الهرمة. ( اقرب الموارد ).
جقه. [ ج ِ ق َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بدوستان بخش هریس شهرستان اهر در 31500گزی باختر هریس و 3500گزی شوسه تبریز - اهر. کوهستانی و معتدل است و سکنه آن 1429 تن اند. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنعت دستی آنان فرش بافی است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).