بیستمی

لغت نامه دهخدا

بیستمی. [ت ُ ] ( ص نسبی ، اِ ) بیستمین. رجوع به بیستمین شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال اوراکل فال اوراکل فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال فنجان فال فنجان