بنگه تیر

لغت نامه دهخدا

بنگه تیر. [ ب ُ گ َ ه ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از برج جوزا. ( غیاث ) ( آنندراج ) :
بنگه تیر از او شود روضه صفت بتازگی
خرگه ماه از او شود خلدوش از منوری.خاقانی.

فرهنگ فارسی

کنایه از برج جوزا ٠
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال کارت فال کارت فال ارمنی فال ارمنی فال لنورماند فال لنورماند