لغت نامه دهخدا
یمین دول شاه محمود غازی
امین ملل خسرو بنده پرور.فرخی.یقین دانم همی کاین بندگان را
خداوندیست یار و بنده پرور.ناصرخسرو.مبداء انعام و احسان بنده پرور منعمی
در حق هر بنده ای یک مبدی و صد ره معید.سوزنی.به روز چند که مانده است بنده پرور باش
که من بسالی روزی بعمر خرسندم.سوزنی.از آنم که بر سر نبشتی ز پیش
نه کم کردی ای بنده پرور نه بیش.سعدی.دادار غیب دان و خداوند آسمان
خلاق بنده پرور و رزاق رهنما.سعدی.گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت
گفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آمد.حافظ.