چاه رستم

لغت نامه دهخدا

چاه رستم. [ هَِ رُ ت َ ] ( اِخ ) چاهی که رستم را شغاد برادرش بلطائف الحیل در آن انداخته بود و آن چاه را بشمشیر و سنانها پرساخته. ( آنندراج ) :
مسکن دیو سفید آمد بخاریها ز برف
چاهها چون چاه رستم شد ز یخ شمشیردار.اشرف ( از آنندراج ).آن زنخدانی که باشد چاه یوسف از صفا
پرسنان آخر ز خط چون چاه رستم میشود.اشرف ( از آنندراج ).
چاه رستم. [ رُ ت َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از بخش راین شهرستان بم که در 11 هزارگزی شمال راین و2 هزارگزی راه مالرو کرمان به راین واقع شده و یک خانوار سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
چاه رستم. [ رُ ت َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان خنج بخش مرکزی شهرستان لار که در 91 هزارگزی شمال باختر لار و در جنوب کوه گوکردی واقع شده وده تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

فرهنگ فارسی

ده کوچکی است از دهستان خنج بخش مرکزی شهرستان لارکه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انگلیسی فال انگلیسی فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال سنجش فال سنجش فال انبیا فال انبیا