سر خریدن

لغت نامه دهخدا

سر خریدن. [ س َ خ َ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از فدیه دادن یعنی خویشتن را از کسی به مال بازخریدن اعم از آنکه آن شخص اسیر باشد یا زن از شوهر خویشتن را بازگیرد. ( بهار عجم ). رجوع به ماده قبل شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم