حلق اویز

لغت نامه دهخدا

( حلق آویز ) حلق آویز. [ ح َ ] ( ن مف مرکب ) بحلق آویخته. بدارکشیده.

فرهنگ فارسی

( حلق آویز ) بدار کشیده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم