حساب برداشتن

لغت نامه دهخدا

حساب برداشتن. [ ح ِ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) حساب گرفتن. عبرت گرفتن. حساب بردن. رجوع به حساب گرفتن و حساب بردن شود :
ز چهره توبهشت آب و تاب بردارد
ز قامت تو قیامت حساب بردارد.صائب اصفهانی ( از ارمغان آصفی ).

فرهنگ فارسی

حساب گرفتن عبرت گرفتن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال ارمنی فال ارمنی فال احساس فال احساس فال قهوه فال قهوه