جبی ند

لغت نامه دهخدا

جبی ند. [ ج َن َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان آتش بیک بخش حومه سراسکند شهرستان تبریز. این ده در سی وپنج هزارگزی باخترسراسکند و دوازده هزارگزی خط آهن مراغه بمیانه واقع شده و محلی است کوهستانی و معتدل و 259 تن سکنه دارد. آب آنجا از رودخانه و چشمه تأمین میشود و محصول آن غلات و حبوبات است و شغل اهالی زراعت و گله داری. و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان آتش بیک بخش حومه سر اسکند شهرستان تبریز . این ده در سی و پنج هزار گزی باختر سر اسکند و دوازده هزار گزی خط آهن مراغه بمیانه واقع شده و محلی است کوهستانی و معتدل و دویست و پنجاه و نه تن سکنه دارد .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم