جاهلی کردن

لغت نامه دهخدا

جاهلی کردن. [ هَِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) جوانی کردن. خود را به جوانی زدن. خویشتن را جاهل و جوان نمودن. نادانی ناشی از شباب :
چگونه پیر جوانی و جاهلی نکند
در این قضیه که گردد جهان پیر جوان.سعدی.

فرهنگ فارسی

جوانی کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال تاروت فال تاروت فال کارت فال کارت فال تاروت فال تاروت