تاثیر داشتن

لغت نامه دهخدا

تأثیر داشتن. [ ت َءْ ت َ ] ( مص مرکب ) مؤثر واقع شدن. نتیجه داشتن : کوشش من تأثیر نداشت ؛ تلاش من نتیجه نداشت. رجوع به تأثیر شود.

فرهنگ فارسی

موثر واقع شدن ٠ نتیجه داشتن ٠
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال اوراکل فال اوراکل فال نخود فال نخود فال ای چینگ فال ای چینگ