بیرون تاختن

لغت نامه دهخدا

بیرون تاختن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) خارج شدن از شهر یا قلعه بقصد حمله. برون تاختن. رجوع به برون تاختن شود.

فرهنگ فارسی

خارج شدن از شهر یا قلعه بقصد حمله ٠ برون تاختن ٠
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم