بی نیاز امدن

لغت نامه دهخدا

( بی نیاز آمدن ) بی نیاز آمدن. [ م َ دَ ] ( مص مرکب ) بی نیاز شدن. به بی نیازی رسیدن. استغناء. ( منتهی الارب ) ( ترجمان القرآن ) ( المصادر زوزنی ) :
گر بدان چاه زنخدان تو ره بردی خضر
بی نیازآمدی از چشمه حیوان دیدن.سعدی.

فرهنگ فارسی

( بی نیاز آمدن ) بی نیاز شدن ٠ به بی نیازی رسیدن ٠ استغنائ ٠
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم