دانشنامه اسلامی
آزمایش قوم ثمود با سختی ها و گرفتاری:«قالوا اطیر نا بک وبمن معک قال طائر کم عند اللـه بل انتم قوم تفتنون: آنها گفتند: «ما تو را و کسانی که با تو هستند به فال بد گرفتیم! » (صالح) گفت: «فال (نیک و) بد شما نزد خداست (و همه مقدرات به قدرت او تعیین می گردد)؛ بلکه شما گروهی هستید فریب خورده! » اتهام شوم از سوی قوم ثمود به حضرت صالح علیه السّلام شاید از این جهت باشد که آنان به مشکلاتی دچار بوده اند. پاسخ حضرت ـ که خود شما باعث این مشکلات هستید ـ شاهد است که منظور از «تفتنون» امتحان شدن با سختی ها باشد. قوم سرکش ثمود به جای اینکه اندرز دلسوزانه حضرت صالح علیه السّلام را به گوش جان بشنوند و به کار بندند با یک سلسله سخنان واهی و نتیجه گیریهای بی پایه به مبارزه با او برخاستند، از جمله اینکه گفتند ما هم خودت و هم کسانی را که با تو هستند به فال بد گرفته ایم (قالوا اطیرنا بک و بمن معک ).گویا آن سال خشکسالی و کمبود محصول و مواد غذائی بود، آنها گفتند این گرفتاریها و مشکلات ما همه از قدوم نامیمون تو و یاران تو است شما مردم شومی هستید و برای جامعه ما بدبختی به ارمغان آورده اید، و با توسل به حربه فال بد که حربه افراد خرافی و لجوج است می خواستند منطق نیرومند او را درهم بکوبند. اما او در پاسخ گفت : فال بد (و بخت و طالع شما) در نزد خدا است (قال طائرکم عند الله ).او است که شما را به خاطر اعمالتان گرفتار این مصائب ساخته و اعمال شما است که در پیشگاه او چنین مجازاتی را سبب شده .این در حقیقت یک آزمایش بزرگ الهی برای شما است آری شما گروهی هستید که آزمایش می شوید (بل انتم قوم تفتنون ).اینها آزمایشهای الهی است اینها هشدارها و بیدار باشها است ، تا کسانی که شایستگی و قابلیت دارند، از خواب غفلت بیدار شوند، و مسیر نادرست خود را اصلاح کنند و به سوی خدا آیند. مقصود از ((تطیّر)) و ((طائر)) در گفتگوی صالح علیه السّلام و قوم ثمود: ((قالوااطیرنابک و بمن معک ...))کلمه : ((اطیرنا)) در اصل ((تطیرنا)) بوده ، که صیغه متکلم مع الغیر از باب تفعل است ، که مصدرش تطیر می شود و تطیر به معنای فال بد زدن به چیزی و شوم دانستن آن است ، خواهی پرسید، ثلاثی مجرد آن ((طیر)) است که به معنای مرغ است ، پس چرا در باب تفعل معنای فال بد زدن را می دهد؟ در جواب می گوییم : چون مردم غالبا با مرغ فال می زدند و لذا شوم دانستن چیزی را تطیر خواندند و همچنین به طوری که گفته اند بهره هر کسی را از شر، طائر او نامیدند. پس اینکه مردم به صالح خطاب کردند که ((ما به تو تطیر می زنیم و به هر کس که با توست )) معنایش این است که : تو و هم مسلکانت را شوم می دانیم ، چون می بینیم از روزی که تو قیام به دعوت خود کردی ما گرفتار محنتها و بلاها شدیم ، پس هرگز به تو ایمان نمی آوریم . صالح در پاسخ تطیر آنان فرمود: ((طائرتان نزد خداست )) یعنی بهره تان از شر، و آن عذابی که اعمال شما مستوجب آن است نزد خداست .
فرستاده شدن شتر
امتحان شدن قوم ثمود با فرستاده شدن شتر به صورت اعجاز برای آنان:«انا مر سلو الناقة فتنة لهم فار تقبهم واصطبر : ما «ناقه» را برای آزمایش آنها می فرستیم؛ در انتظار پایان کار آنان باش و صبر کن! » ((فتنه )) به معنی بردن طلا در بوته و آتش برای روشن ساختن میزان خلوص آن است ، سپس به هر گونه آزمایش و امتحان اطلاق شده . روشن است که قوم ثمود در اینجا در برابر آزمایش بزرگی قرار گرفتند، لذا در آیه بعد می افزاید: ((به صالح گفتیم به آنها خبر ده که آب قریه باید در میان آنها تقسیم شود (یک روز از برای ناقه ، و یک روز برای اهل قریه) و هر کدام از آنها در نوبت خود باید حضور یابد و دیگر مزاحم او نشود))(و نبئهم ان الماء قسمة بینهم کل شرب محتضر). گرچه قرآن در این زمینه توضیحی بیش از این نداده است ، ولی بسیاری از مفسران گفته اند که ناقه صالح روزی که نوبت او بود تمام آب را می نوشید، ولی بعضی دیگر گفته اند وضع و هیئت آن طوری بود که وقتی کنار آب می آمد حیوانات دیگر فرار می کردند و نزدیک نمی شدند، و لذا چاره ای جز این نبود که یکروز آب را در اختیار ناقه قرار دهند، و روز دیگر را در اختیار خودشان .به هر حال این قوم در مضیقه آب قرار گرفتند و تحمل نداشتند که یک روز تمام آب در اختیار ((ناقه )) باشد و یک روز در اختیار آنها، مخصوصا طبق احتمالی که بعضی از مفسران داده اند که آب در آبادی آنها خیلی کم بود به هر حال این قوم سرکش و خودخواه و لجوج تصمیم گرفتند ((ناقه )) را از پای درآورند، در حالی که صالح به آنها اخطار کرده بود که اگر آزاری به ناقه برسانند در فاصله کوتاهی عذاب دامانشان را خواهد گرفت ، اما آنها بدون اعتنا به این امر ((یکی از یاران خود را صدا زدند، و او به سراغ این کار آمد، و ناقه را پی کرد)) (فنادوا صاحبهم فتعاطی فعقر).
سهمیه بندی آب
امتحان شدن قوم ثمود با سهمیه بندی آب میان آنان و ناقه صالح: «انا مر سلو الناقة فتنة لهم فار تقبهم واصطبر : ما «ناقه» را برای آزمایش آنها می فرستیم؛ در انتظار پایان کار آنان باش و صبر کن! » «ونبئهم ان الماء قسمة بینهم کل شر ب محتضر : و به آنها خبر ده که آب (قریه) باید در میانشان تقسیم شود، (یک روز سهم ناقه، و یک روز برای آنها) و هر یک در نوبت خود باید حاضر شوند! »