دانشنامه اسلامی
برخی از اهل کتاب در ایجاد تزلزل در باورهای توحیدی مسلمانان تلاش می کردند:
← آیه اول
اهل کتاب در مسیر پیشرفت اسلام هم اخلال گری می کردند:قل یـاهل الکتـب لم تصدون عن سبیل الله من ءامن تبغونها عوجا وانتم شهداء...بگو: «ای اهل کتاب! چرا افرادی را که ایمان آورده اند، از راه خدا بازمی دارید، و می خواهید این راه را کج سازید؟! در حالی که شما (به درستی این راه) گواه هستید. «سبیل الله» بر اسلام اطلاق شده است و مقصود از «من آمن...» مسلمانان اند.«واو» در والله شهید، «حالیه» و معنای آیه این است که چرا به آیاتی که شما را به صدق نبوت محمد صلی الله علیه و آله وسلّم راهنمایی می کند، کفر می ورزید و حال آن که خداوند اعمال شما را مشاهده می کند و شما را بر انجام آن کیفر خواهد داد؟ پس چگونه جرأت می کنید به آیات خدا کفر بورزید؟! منظور از «سبیل الله» (راه خدا) که یهود مأمور پیمودن آن شدند، آیین اسلام است، ولی آنها (نه تنها خود به اسلام نگرویدند بلکه) با مکر و حیله سعی می کردند مؤمنان را از راه خدا و اسلام باز دارند و نیز با یاد آوری جنگ هایی که در جاهلیت میان قبایل «اوس» و «خزرج» بوده است، بذر عداوت و دشمنی را در میانشان می افکندند، تا آنان را به جنگ های جاهلی برگردانند.تبغونها عوجا، می خواهید راه مستقیم الهی را (در نظر آنها) کج و نادرست جلوه دهید و دیگران را نیز از راه خدا منحرف سازید؟و انتم شهداء، در معنای این جمله دو قول است:۱. شما می دانید که راه حق راهی است که خدا آن را پسندیده و بدان راضی شده است و شما درستی این مطلب را در کتابتان می یابید.۲. در حالی که شما (ای گروه احبار) در میان پیروان دین خود گواه هستید و آنها به گفتار شما اعتماد می کنند.و ما الله بغافل عما تعملون، «خدا هرگز از اعمال شما غافل نیست» این جمله تهدیدی برای آنان محسوب می شود. گروهی دیگر از اهل کتاب اخلال گری در راه پیشرفت اسلام داشتند:الم تر الی الذین اوتوا نصیبا من الکتـب... • فمنهم من ءامن به ومنهم من صد عنه...آیا ندیدی کسانی را که بهره ای از کتاب (خدا) به آنان داده شده ...ولی جمعی از آنها به آن ایمان آوردند و جمعی راه (مردم را) بر آن بستند. برداشت مزبور بنابراین است که «صد» به معنای بازداشتن و منع دیگران باشد. (صد) به معنای صرف (برگرداندن، و منصرف کردن، و جلوگیری نمودن) است، و اگر در تقسیم مردم به دو قسم فرمود: بعضی ایمان آوردند، و بعضی کارشکنی کردند، و خلاصه اگر در مقابل ایمان آوردن، کارشکنی را قرار داد، برای این بود که یهودیان تنها اکتفاء نمی کردند به ایمان نیاوردن، بلکه تمام کوشش خود را به کار می زدند که مردم را از ایمان آوردن به کتابی که خدا نازل فرموده و به راه خدا رفتن باز بدارند، البته بسا می شود که کلمه (صد) به معنای اعراض بیاید، که در این صورت آن وقت مقابله رو به راه می شود، و حاجتی به توجیه و جستجو از این که چه عنایتی زاید در کار بوده ندارد.
منع مؤمنان از راه خدا
عالمان دینی اهل کتاب در اخلال گری و بازداشتن مؤمنان از راه خدا از هیچ تلاشی دریغ نمی کردند:... ان کثیرا من الاحبار والرهبان لیاکلون امول الناس بالبـطـل ویصدون عن سبیل الله...بسیاری از دانشمندان (اهل کتاب) و راهبان، اموال مردم را به باطل می خورند، و (آنان را) از راه خدا بازمی دارند! در اینجا روی سخن را به مسلمانان کرده، می گوید:"ای کسانی که ایمان آورده اید بسیاری از علمای اهل کتاب و راهبان، اموال مردم را به باطل می خورند، و خلق را از راه خالق باز می دارند (یا ایها الذین آمنوا ان کثیرا من الاحبار و الرهبان لیاکلون اموال الناس بالباطل و یصدون عن سبیل الله).جالب اینکه همانگونه که سیره قرآن است در اینجا حکم را روی همه افراد دانشمندان یهود و راهبان نبرده بلکه با تعبیر کثیرا در حقیقت اقلیت صالح را استثناء کرده است.اما اینکه آنها چگونه اموال مردم را بیهوده و بدون مجوز و به تعبیر قرآن از طریق باطل می خورند در آیات دیگر کم و بیش به آن اشاره شده و قسمتی هم در تواریخ آمده است.یکی اینکه: حقایق تعلیمات آئین مسیح علیه السلام و موسی علیه السلام را کتمان می کردند تا مردم به آئین جدید (آئین اسلام ) نگروند، منافع آنها به خطر نیفتد و هدایایشان قطع نشود.و دیگر اینکه: با گرفتن رشوه از مردم حق را باطل و باطل را حق می کردند و به نفع زورمندان و اقویا حکم باطل می دادند.یکی دیگر از طرق نامشروع در آمدشان این بود که به نام بهشت فروشی و یا گناه بخشی مبالغ هنگفتی از مردم می گرفتند و بهشت و آمرزش را که منحصرا در اختیار خداوند است به مردم می فروختند که در تاریخ مسیحیت سر و صدای زیادی بپا کرده و بحث ها و جدال هایی برانگیخته است!.و اما جلوگیری کردنشان از راه خدا روشن است زیرا آیات الهی را تحریف می کردند و یا به خاطر حفظ منافع خویش مکتوم می داشتند، بلکه هر کس را مخالف مقام و منافع خود می دیدند متهم می ساختند، و با تشکیل محکمه های تفتیش مذهبی آنها را به بدترین وجهی محاکمه و به شدیدترین وضعی محکوم و مجازات می کردند. و اگر به راستی آنها اقدام به چنین کاری نکرده بودند و پیروان خویش را قربانی مطامع و هوس های خود نمی ساختند امروز گروه های زیادتری آئین حق یعنی اسلام را از جان و دل پذیرفته بودند، بنابراین به جرأت می توان گفت: گناه میلیون ها انسان که در ظلمت کفر باقی مانده اند به گردن آنها است!.هم اکنون نیز دستگاه کلیسا و یهود برای دگرگون ساختن افکار عمومی مردم جهان درباره اسلام به چه کارهایی که دست نمی زنند و چه تهمت های عجیب و وحشتناکی که نسبت به پیامبر صلی الله علیه وآله روا نمی دارند. این موضوع به قدری دامنه دار است که جمعی از علمای روشنفکر مسیحی صریحا به آن اعتراف کرده اند که روش سنتی کلیسا در مبارزه ناجوانمردانه با اسلام یکی از علل بی خبر ماندن غربی ها از این آئین پاک است.