لغت یاب
|
دیکشنریها
دیکشنری تخصصی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
فرهنگ اسم ها
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
دانشنامه آزاد فارسی
دانشنامه اسلامی
ویکی واژه
نصب
فروکش کننده
فرهنگستان زبان و ادب
{remittent} [پزشکی] ویژگی بیماری یا علامتی که کاهش می یابد یا از بین می رود
گزارش محتوای نامناسب
بیا فالت رو بگیرم!!!
بزن بریم
فال میلادی
فال ارمنی
فال انبیا
فال شمع
