شیرعلی

لغت نامه دهخدا

شیرعلی. [ع َ ] ( اِخ ) از شعبات طایفه جاکی از تیره لیراوی ، از طوایف کوه گیلویه ایران و گویا سابقاً مرکب از هزار خانواده بوده با طایفه شهرویی که شعبه ای از آن است در 1256 هَ. ق. از فارس متواری شده و به طرف رامهرمز و عربستان و شوشتر رفته اند. چندی بعد ولایت فارس تیره های شیرعلی را به کوه گیلویه آورده در محل بوالفریس سکنی دادند تا بعد از چندی مجدداً به اطراف پراکنده گردیدند. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ج 3 ص 89 ).
شیرعلی. [ ع َ ]( اِخ ) یازدهمین از خانان خوقند از حدود 1256 تا 1261 هَ. ق. ( یادداشت مؤلف ) ( از فرهنگ فارسی معین ).
شیرعلی. [ ع َ ] ( اِخ ) یا شیرعلی خان. سومین از خاندان بارکزایی ( افغانستان ). ( جلوس 1280 هَ. ق. خلع توسطانگلیسیان 1296 هَ. ق. ). ( از فرهنگ فارسی معین ).
شیرعلی. [ ع َ ] ( اِخ ) یا شیرعلی خان لودی. مؤلف کتاب «مرآت الخیال » که تذکره شعراست و بحثی در فنون ادبی دارد و تألیف آن به سال 1102 هَ. ق.پایان یافته و به سال 1324 هَ. ق. در بمبئی به سعی و اهتمام خان صاحب میرزا محمد ملک الکتاب شیرازی چاپ شده است. رجوع به مقدمه و خاتمه مرآت الخیال شود.

فرهنگ فارسی

شیر علی خان . سومین از خاندان بارکزایی ( افغانستان ) ( جل. ۱۲۸٠ ه.ق ./ ۱۸۶۳ م . خلع توسط انگلیسیان ۱۲۹۶ ه. ق./ ۱۸۷۹ م . )

فرهنگ اسم ها

اسم: شیرعلی (پسر) (فارسی، عربی)
معنی: شیر ( فارسی ) + علی ( عربی )، مرکب از شیر ( شجاع ) + علی ( بلندمرتبه )، نام طایفه ای از طوایف کهگیلویه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال چوب فال چوب فال تماس فال تماس فال مکعب فال مکعب