شحه

لغت نامه دهخدا

( شحة ) شحة. [ ش ِح ْ ح َ ] ( ع اِ ) حالتی که در آن بخیلی کرده شود. یقال : اوصی فی صحته و شحته ؛ ای حالة التی یشح علیها. ( منتهی الارب ). نفس شحة؛ ای شحیحة. ( اقرب الموارد ). رجوع به شحیح و شحیحة شود.

فرهنگ فارسی

حالتی که در آن بخیلی کرده شود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال رابطه فال رابطه فال فرشتگان فال فرشتگان فال تخمین زمان فال تخمین زمان