سنگ سرمه

لغت نامه دهخدا

سنگ سرمه. [ س َ گ ِ س ُ م َ / م ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سنگی که از آن سرمه سازند و این ترجمه اثمد است. ( آنندراج ). کحل. ( منتهی الارب ). اثمد.( نصاب الصبیان ). توتیا. ( صراح اللغة ). سنگ انتیمون و اثمد. ( از ناظم الاطباء ) : و کانهای گوگردو زاج و سنگ سرمه ( در طبرستان ). ( تاریخ طبرستان ).
سنگ سرمه چونکه شد در دیدگان
سنگ بینایی شد اینجا دیده بان.مولوی.

فرهنگ فارسی

سنگی که از آن سرمه سازند و این ترجمه اثمد است . کحل .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم