سراوند

لغت نامه دهخدا

( سرآوند ) سرآوند. [ س َ وَ ] ( اِ ) رنگ زرد را گویند مطلقاً. ( برهان ) ( آنندراج ).
سرآوند. [ س َ وَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حشمت آباد بخش دورود شهرستان بروجرد دارای 155 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).
سراوند. [ س َ وَ ] ( اِخ ) قصبه ای از خواف به نیشابور. ( مفاتیح العلوم ).

فرهنگ فارسی

( سر آوند ) دهی است از دهستان حشمت آباد بخش دورود شهرستان بروجرد دارای ۱۵۵ تن سکنه است .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم