لغت نامه دهخدا
ساری قمیش. [ ق َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از بخش مراوه تپه شهرستان گنبد قابوس ، واقع در 15 هزارگزباختر مراوه تپه. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).
ساری قمیش. [ ق َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان چهار اویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه ، واقع در 37 هزارگزی شمال خاوری قره آغاج ، 16 هزارگزی جنوب راه شوسه مراغه به میانه. کوهستانی و هوای آن معتدل مالاریائی ، آب آن از چشمه شور. محصول آن غلات و بزرک و نخود است ، 90 تن سکنه دارد که به زراعت مشغولند. از صنایع دستی جاجیم بافی در آن معمول است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).
ساری قمیش. [ ق َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان اختاچی بوکان بخش بوکان شهرستان مهاباد، واقع در 38 هزارگزی شمال بوکان ، در مسیر راه شوسه بوکان به میاندوآب. جلگه ای و هوای آن معتدل سالم ، آب آن از رودخانه تاتائو و محصول آن غلات ، توتون ، حبوبات و چغندر است ، 151 تن سکنه دارد که به زراعت و گله داری مشغولند. از صنایع دستی جاجیم بافی در آن معمول است. راه شوسه دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).
ساری قمیش. [ ق َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بهی بخش بوکان شهرستان مهاباد واقع در27500 گزی خاوری بوکان ، و 27 هزارگزی خاور راه شوسه بوکان میاندوآب. کوهستانی و هوای آن معتدل مالاریائی ، آب آن از زرینه رود و محصول آن غلات ، چغندر، توتون و حبوبات است ، 418 تن سکنه دارد که به زراعت و گله داری مشغولند. از صنایع دستی جاجیم بافی در آن معمول است راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).