روحبخش

لغت نامه دهخدا

روحبخش. [ ب َ ] ( نف مرکب ) آنچه روح می بخشد و زنده میکند. کنایه از روح انگیز و مفرح است. روانبخش :
بیاساقی آن راوق روحبخش
بکام دلم درفشان چون درفش.نظامی.ای عاشق گداچو لب روحبخش یار
میداندت وظیفه ، تقاضا چه حاجت است.حافظ.

فرهنگ فارسی

آنچه روح می بخشد و زنده میکند

فرهنگ اسم ها

اسم: روحبخش (دختر) (فارسی، عربی) (تلفظ: ruh bakhš) (فارسی: روح‌بخش) (انگلیسی: ruh bakhsh)
معنی: روان بخش، شادی آور، ( = روح افزا )، روح ( عربی ) + بخش ( فارسی ) مفرح، روح انگیز
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال عشق فال عشق فال تاروت فال تاروت فال پی ام سی فال پی ام سی