روح فزایی

لغت نامه دهخدا

روح فزایی. [ ف َ ] ( حامص مرکب ) روح فزا بودن. جانبخشی. روان بخشی :
از روانبخشی عیسی نزنم دم هرگز
زآنکه در روح فزایی چو لبت ماهر نیست.حافظ.رجوع به روح افزا و روح فزا شود.

فرهنگ فارسی

روح فزا بودن جانبخشی روان بخشی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال پی ام سی فال پی ام سی فال لنورماند فال لنورماند فال کارت فال کارت