لغت نامه دهخدا
رشوانلو. [رَش ْ ] ( اِخ ) دهی از دهستان مایوان بخش حومه شهرستان قوچان. سکنه 314 تن. آب آن از چشمه. محصولات عمده غلات و انواع میوه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
رشوانلو. [ رَش ْ ] ( اِخ ) دهی از دهستان جیرستان بخش باجگیران شهرستان قوچان. سکنه 239 تن. آب آن از رودخانه. محصولات عمده غلات و میوه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).