دانشنامه اسلامی
معنی مَا: نیست ، نه (مانند:مَا هَـٰذَا بَشَراً:این بشر نیست)- با همه ی (مانند :ضَاقَتْ عَلَیْکُمُ ﭐلْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ :زمین با همه ی فراخیش بر آنان تنگ شد) - تا وقتیکه (مانند:وَأَوْصَانِی بِـﭑلصَّلَوٰةِ وَﭐلزَّکَوٰةِ مَا دُمْتُ حَیّاً :مرا سفارش کرده به ن...
ریشه کلمه:
رحب (۴ بار)
وسعت. فراخی . زمین با آن فراخی برشما تنگ شد. راغب میگوید: رحب فراخی مکان است و بطور استعاره بر فراخی شکم اطلاق میشود مثل رحب البطن و نیز بسعه صدر اطلاق میشود و چون گویند: مرحباً و اهلاً یعنی مکان وسیعی بیابی. در نهج البلاغه خطبه 57 آمده «سَیَظْهَرُ عَلَیْکُمْ بَعدی رَجُلٌ رَحْبُ الْبُلْعُؤمِ مُنْدَ حِقُ الْبَطْنِ» پس از من مردی گشاد حلق بزرگ شکم بر شما چیره میشود. محمد عبده گوید: گفتهاند مراد از او زیادبن ابیه و بعضی مغیرة بن شعبه و بعضی معاویه گفته است ولی ظاهراً مراد امام «علیه السلام» معویهلعین است. * . طبرسی از ابو عبیده نقل میکند لامرحباً به یعنی زمین بر او فراخ نباشد. این کلمه چنان که از راغب نیز نقل شد دعا و نفرین است معنی آیه چنین میشود: وسعت نباشد شما این کفر را بر ما پیش آورید بد قرار گاهی است برای شما. سخن اوّل بنا به نقلی قول پیشوایان کفر است نسبت به اتباع خویش و مرحبای دوم جواب پیروان است نسبت به رؤسا. در نهج البلاغه حکمت 200 آمده «لا مَرحَباً بِوُجُوهٍ لاتُری اِلَّا عِنْدَ کُلِّ سَوْأَةٍ».