لغت نامه دهخدا درشتناک. [ دُ رُ ] ( ص مرکب ) با درشتی. ناهموار. دشوار گذار. سنگلاخ. صعب العبور. وعر : ببرم این درشتناک بادیه که گم شود خرد در انتهای او.منوچهری.