دراویش

لغت نامه دهخدا

دراویش. [ دَ ] ( ع اِ ) ج ِ درویش. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). رجوع به درویش شود.
دراویش. [ دَ ] ( اِخ ) پیروان محمداحمد متمهدی سودانی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). رجوع به متمهدی سودانی شود.

فرهنگ فارسی

پیروان محمد احمد متمهدی سودانی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال امروز فال امروز فال تک نیت فال تک نیت فال تماس فال تماس فال انگلیسی فال انگلیسی