لغت نامه دهخدا
سزد گر بگویم یکی داستان
که باشد خردمند همداستان.فردوسی.یکی داستان گویم ار بشنوید
همان بر که کارید خود بدروید.فردوسی.در تو نگرفت از هزار یکی
گر چه صدگونه داستان گفتم.عطار. || حکایت گفتن. قصه کردن :
بدان گشت شیروی همداستان
که برگوید آن خوبرخ داستان.فردوسی.بگویم یکی پیش تو داستان
کنون بشنو از گفته باستان.فردوسی.