خواب گفتن

لغت نامه دهخدا

خواب گفتن. [ خوا / خا گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) بیان خواب کردن. حکایت خواب گفتن. || حرفهای نامربوط و پریشان گفتن. خیالات واهی و نادرست بهم بافتن :
کنون نزد من چون زنان بسته دست
همی خواب گویی بکردار مست.فردوسی.

فرهنگ فارسی

بیان خواب کردن حکایت خواب گفتن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال اعداد فال اعداد فال نخود فال نخود فال مارگاریتا فال مارگاریتا