حصیرباف

لغت نامه دهخدا

حصیرباف. [ ح َ ] ( نف مرکب ) آنکه نسج حصیر کند. آنکه بوریا بافد. حصیری. بوریاباف : و گویند که حصیرباف بوده. ( تذکره دولتشاه ص 35 ).

فرهنگ فارسی

آنکه نسج حصیر کند آنکه بوریا بافد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال چای فال چای فال انبیا فال انبیا فال شمع فال شمع