جانشین کردن

لغت نامه دهخدا

جانشین کردن. [ ن ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) قائم مقام کردن. بدل کردن.

فرهنگ فارسی

قائم مقام کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال فرشتگان فال فرشتگان فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تاروت فال تاروت