ثرو

لغت نامه دهخدا

ثرو. [ ث َرْوْ ] ( ع مص ) بسیار شدن. || بسیار گردانیدن. بسیار عدد گردانیدن چیزی را. || زیاده کردن مال و غیر آن. || به بسیاری غلبه کردن. ( تاج المصادر بیهقی ).

فرهنگ فارسی

بسیار شدن بسیار گردانیدن بسیار عدد گردانیدن چیزی را
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال درخت فال درخت فال تاروت فال تاروت فال عشقی فال عشقی