لغت نامه دهخدا
تپه رش. [ ت َپ ْ پ َ رَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان قلعه ( گرمسیر ولدبیگی ) بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان است که در سه هزارگزی شمال باختری سرقلعه و کنار راه فرعی سرپل ذهاب به اویسی و پنج هزارگزی مرز ایران و عراق واقع است. دشتی گرمسیر است و 300تن سکنه دارد. آب آن از سراب قلعه و چاه و محصول آنجا غلات و حبوبات و برنج و لبنیات است ، شغل اهالی زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).
تپه رش. [ ت َپ ْ پ َ رَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان قلعه کری بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان است که در بیست و یکهزار و پانصد گزی خاور سنقر و کنار راه فرعی سنقر به اسدآباد واقع است کوهستانی و سردسیر است و 235 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و چشمه است و محصول آنجا غلات و حبوبات و دیمی و کتیرا است و شغل اهالی زراعت و قالیچه و جاجیم و پلاس بافی است. راه فرعی بسنقر دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).
تپه رش. [ ت َپ ْ پ َ رَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان ذهاب بخش سرپل ذهاب شهرستان قصر شیرین است که در شش هزارگزی شمال سرپل ذهاب و دو هزارگزی سراپله واقع است دشتی گرمسیر و مالاریائی است و 200 تن سکنه دارد. آب آن از نهر ولاش و محصول آنجا غلات و برنج و صیفی و لبنیات و توتون است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد و در تابستان اتومبیل میتوان برد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).
تپه رش. [ ت َپ ْ پ َ رَ ]( اِخ ) دهی از دهستان روانسر شهرستان سنندج است که در چهارده هزارگزی جنوب روانسر و یکهزار گزی باختر راه اتومبیل رو کرمانشاه به روانسر واقع است. دشتی سردسیر و معتدل است و 107 تن سکنه دارد آب آن از رودخانه قره سو و محصول آنجا غلات و حبوبات و لبنیات و چغندرقند است و شغل اهالی آنجا زراعت و گله داری است. راه اتومبیل رو دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).