تخصیص دادن

لغت نامه دهخدا

تخصیص دادن. [ ت َ دَ ] ( مص مرکب ) خاص کردن. ( ناظم الاطباء ). مخصوص گردانیدن چیزی را برای امری : فلان سرمایه اش را برای توسعه فرهنگ تخصیص داد.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) خاص کردن ویژه گردانیدن . [منافع تجارت و فلاحت را بخود تخصیص داد.]

دانشنامه آزاد فارسی

تخصیص دادن (Allocate)
کنار گذاشتن حافظه برای استفاده توسط یک برنامه. برنامه ها برای اجرا اغلب نیاز به منابع مختلف سیستم مثل حافظه یا فضای دیسک دارند و در صورت نیاز این منابع را از سیستم عامل درخواست می کنند و سیستم عامل نیز آن منبع را به برنامه تخصیص می دهد. به طور کلی دو نوع تخصیص دادن وجود دارد: تخصیص دادن ایستا (استاتیک) که در آن وقتی برنامه شروع می شود، حافظۀ مورد نیازش کنار گذاشته می شود و تا پایان برنامه در اختیار آن است؛ و دیگری تخصیص دادن پویا (دینامیک) که در طی آن در حالی که برنامه در حال اجراست، حافظه مورد نیازش به طور پویا به آن تخصیص داده و بازپس گرفته می شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم