بی رغبت

لغت نامه دهخدا

بی رغبت. [ رَ ب َ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + رغبت ) بی خواهانی. بدون تمایل. بی میل. بی اشتها. بی شوق. و رجوع به رغبت شود: زهد، زهادة؛ بی رغبت شدن. ( ترجمان القرآن ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم