باینه

لغت نامه دهخدا

( باینة ) باینة. [ ی ِ ن َ ] ( ع ص ، اِ ) بائنة. بائن. کمان نرم که زه آن نهایت دور باشد. ( آنندراج ). || چاه فراخ و ژرف. ( از آنندراج ) ( از منتهی الارب ). ج ، بوائن. و رجوع به باین شود. || طلاقی که رجعت در آن درست نباشد. و هی فاعلة بمعنی مفعوله. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). و رجوع به باین شود.

فرهنگ فارسی

کمان نرم که زه آن نهایت دور باشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال آرزو فال آرزو فال میلادی فال میلادی