گزیدن چشم

لغت نامه دهخدا

گزیدن چشم. [ گ َ دَ ن ِ چ َ ] ( مص مرکب ) چشم زخم رسانیدن. ( آنندراج ). چشم زخم خوردن :
چنانکه نیل بود مانع پریدن چشم
بخط رخ تو امان یافت از گزیدن چشم.صائب ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

چشم زخم رسانیدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم