گز شاهی

لغت نامه دهخدا

گز شاهی. [ گ َ زِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نام این درخت در بلوچستان گزلی و قوره گز و کِره میباشد و در بعضی از نقاط جنوب به گز شاهی مشهور است. ( درختان جنگلی ایران تألیف دکتر ثابتی ص 147 ). و رجوع به درختان جنگلی کریم ساعی ص 198 شود.

فرهنگستان زبان و ادب

{Tamarix aphylla} [گیاهان دارویی] گونه ای گز به شکل گیاهی درختی به بلندی حداکثر 12 متر و بی کرک با غده و برگ های غلافی و گل آذین خوشه ای به طول 2 تا 7 سانتی متر و پهنای 4 تا 7 میلی متر و 5 تا 7 پرچم و پنج گلبرگ زوداُفت و به رنگ صورتی یا صورتی مایل به سفید
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم