گرفت کردن

لغت نامه دهخدا

گرفت کردن. [ گ ِ رِ ک َدَ ] ( مص مرکب ) کنایه از اعراض کردن باشد. ( برهان ). || مالش دادن ساز، یعنی کاری کردن که نغمه ای لرزان به گوش آید. ( برهان ). رجوع به گرفت شود.

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) اعراض کردن . ۲ - ( مصدر ) مالش دادن ساز تا نغم. لرزان بگوش آید .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم