لغت نامه دهخدا
شکر ایزد که به اقبال کله گوشه گل
نخوت باد دی و شوکت خار آخر شد.حافظ. || کنایه از عظمت مرتبه و سرافرازی. ( ناظم الاطباء ) :
حافظا سر ز کله گوشه خورشید برآر
بختت ار قرعه بدان ماه تمام اندازد.حافظ.و رجوع به کلاه گوشه شود.
- کله گوشه کسی بر آسمان رسیدن ؛ بلندرتبه بودن. سرفراز بودن. ( فرهنگ فارسی معین ) :
کله گوشه بر آسمان ِ برین
هنوز از تواضع سرش بر زمین.سعدی.- کله گوشه ملک ؛ کنایه از پادشاه زاده باشد. ( برهان ) ( از فرهنگ فارسی معین ).