کشتی ور

لغت نامه دهخدا

کشتی ور. [ ک ُ وَ ] ( ص مرکب ) کشتی گیر. پهلوان. آنکه کشتی گیرد :
نه با کشتی وران زور آزمایم
نه با میخوارگان رامش فزایم.( ویس و رامین ).

فرهنگ فارسی

کشتی گیر . پهلوان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال انگلیسی فال انگلیسی فال راز فال راز فال فرشتگان فال فرشتگان