کثیف کردن

لغت نامه دهخدا

کثیف کردن. [ک َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) ستبر و غلیظ و انبوه کردن. || آلوده کردن چیزی به کثافت. ناپاک کردن.

فرهنگ فارسی

ستبر و غلیظ و انبوه کردن یا آلوده کردن

ویکی واژه

sporcare
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم