کار پیش رفتن

لغت نامه دهخدا

کار پیش رفتن. [ رَ ت َ ] ( مص مرکب ) پیشرفت کردن امر. جلو رفتن کار :
گر سر ترک کلاه فقر داری ای فقیر
چارترکت باید اول تا رود کار تو پیش
ترک اول ترک مال و ترک ثانی ترک جاه
ترک ثالث ترک راحت ترک رابع ترک خویش.خواجه سلمان ( از آنندراج ).زاهد نخوری نقل فریبی بتو گفتم
کاری نرود پیش اگر توبه ز می هست.ظهوری ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

پیشرفت کردن امر جلو رفتن کار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای استخاره کن استخاره کن فال تاروت فال تاروت فال کارت فال کارت