چابک روی

لغت نامه دهخدا

چابک روی. [ ب ُ رَ ] ( حامص مرکب )چابک رفتاری. تندروی. چالاکی در راه رفتن :
به چابک روی پیکرش دیوزاد
به گردندگی کنیتش دیو باد.نظامی ( شرفنامه ).که چون خسرو از تخت کیخسروی
سوی لشکر آمد به چابک روی.نظامی ( شرفنامه ).

فرهنگ فارسی

چابک رفتاری . تندروی . چالاکی در راه رفتن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم