پیغام فرستادن

لغت نامه دهخدا

پیغام فرستادن. [ پ َ / پ ِ ف ِ رِ دَ ] ( مص مرکب ) پیغام دادن. پیام دادن. گفتن مطلبی بکسی تا بثالثی برساند خواه بزبان یا بنوشته : در نهان سوی ما ( مسعود ) پیغام فرستاد ( حاجب ) که امروز البته روی گفتار نیست. ( تاریخ بیهقی ). هر چند سلطان بر زبان بوالحسن عقیلی پیغام فرستاده بود در معنی تعزیت... امیر بلفظ عالی خود تعزیت کرد. ( تاریخ بیهقی ص 346 ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) پیغام فرستان بکسی ( نزد کسی سوی کسی ) . پیغام دادن بوی پیام دادن بدو: هرچند سلطان بر زبان بوالحسن عقیلی پیغام فرستاده بود در معنی تغزیت ... امیر بلفظ عالی خود تعزیت کرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال تاروت فال تاروت فال عشقی فال عشقی فال چای فال چای