پیش چشم داشتن

لغت نامه دهخدا

پیش چشم داشتن. [ ش ِ چ َ / چ ِ ت َ ] ( مص مرکب ) برابر دیده قرار دادن. نصب العین کردن.
- پیش چشم نداشتن ؛واقف نبودن : بخدمت پادشاه نبوده است و عادت و اخلاق ایشان پیش چشم نمیدارد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 396 ).

فرهنگ فارسی

برابر دیده قرار دادن نصب العین کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال کارت فال کارت فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال اوراکل فال اوراکل