پیش امدگی

لغت نامه دهخدا

( پیش آمدگی ) پیش آمدگی. [ م َ دَ / دِ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی پیش آمده. آنچه از دیوار و چیزی مانند آن از خط و امتداد مقرر و عادی تجاوز کند. آنچه از امتداد یا جای مقرر بگذرد در زمین یا در فضا و به مجاور خود درآید، چون پیش آمدگی دیواری یا بنائی و یا چون پیش آمدگی آب در خشکی که خلیج باشد و پیش آمدگی خاک در آب که دماغه باشد. عنان. ( منتهی الارب ). قبل ؛ پیش آمدگی سیاهه چشم بر بینی. ( منتهی الارب ). || برجسته ترشدگی از سابق چون ورم کردگی یا کلانی شکم از آبستنی و فربهی.

فرهنگ عمید

( پیش آمدگی ) قسمتی از چیزی که از قسمت های دیگر آن جلوتر یا برجسته تر باشد، مثل جلو آمدن دیوار یا ساختمان به طرف کوچه یا خیابان و جلو آمدن مقداری از زمین به طرف رودخانه یا دریا.

فرهنگ فارسی

( پیش آمدگی ) ۱- حالت و چگونگی پیش آمده . ۲- آنچه از دیوار و غیره که ازخط و امتداد مقرر تجاوز نکند: پیش آمدگی دیوار بنا. ۳- آنچه از جای خود تجاوز نکند و در زمین یا فضا پیش رود: پیش آمدگی ساختمان پیش آمدگی آب در خشکیها ( خلیج ) پیش آمدگی خشکی در آب ( دماغه ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم