پیروزه چشم

لغت نامه دهخدا

پیروزه چشم. [ زَ / زِ چ َ ] ( ص مرکب ) دارای چشمی برنگ فیروزه. کبود. آبی :
همه سرخ رویند و پیروزه چشم
ز شیران نترسند هنگام خشم.نظامی.

فرهنگ فارسی

( صفت )دارای چشمی برنگ فیروزهکبود چشم: همه سرخ رویند و پیروزه چشم ز شیران نترسند هنگام خشم . ( نظامی )
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فرشتگان فال فرشتگان فال رابطه فال رابطه فال قهوه فال قهوه فال درخت فال درخت