پیروز شاه

لغت نامه دهخدا

پیروزشاه. ( اِخ ) پادشاه ساسانی. رجوع به پیروز و فیروز شود :
همی خواندندیش پیروزشاه
همی بود یکچند با تاج و گاه.فردوسی.سپاهی بیاورد پیروزشاه
که از گرد تاریک شد چرخ ماه.فردوسی.
پیروزشاه. ( اِخ ) احمد بوبکر ممدوح انوری :
پیروزشاه یاد ندارد زمانه این
پیروزشاه احمد بوبکرشاه تست.انوری.

فرهنگ فارسی

احمد ابوبکر ممدوح انوری
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال احساس فال احساس